ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

عشق من و بابا

تحويل سال

۲۹ ام چندين بار با مادر جون اينها تماس گرفتم كه ببينم كي مي رسن شيراز ، خيلي احساس تنهايي داشتم چون اولين سالي بود كه آقاجون نبود ، تا شب كلي با بابات كار كرديم ساعت ۱ شب بود كه بابات خوابيد ولي من خوابم نبرد و تا نزديكاي سال تحويل نشستم ، ۱۰ دقيقه به تحويل سال بابات رو بيدار كردم و سر ۷سين نشستيم ، و كلي دعا كردم كه تو هرچه زودتر صحيح و سالم به دنيا بياي و مارو خوشحال كني ، شمع روشن كرديم ، چاي خورديم ، شيريني خورديم و... راستي شام هم سبزي پلو ماهي گذاشته بودم ، به هر حال سال نو با خوبي و خوشي شروع شد و فقط جاي تو خالي بود . بدون كه براي من و پدرت خيلي عزيزي و خيلی دوست داريم و بي صبرانه منتظر ديدنت هستيم .   &nb...
23 فروردين 1391
1