6 محرم ديروز رفتيم خونه دايي حسن ، دايي برات لباس گذاشته بود ما هم لباسها رو پوشونديم و كلي ازت عكس گرفتيم ، خودتم خيلي ذوق كرده بودي و لذت مي بردي خيلي خيلي دوست دارم عروسكم ، لحظه به لحظه دلم برات تنگ مي شه ... نویسنده : مهر 14:12 ايام محرم 12 آذر 1390 588 0 1 ادامه مطلب