مادر عزيزم روزت مبارك
عشق با تو معنا گرفت ، مادر من بودم و تكرار نور و نجواهاي كوتاه يك منتظر ، چشم به راهي كه از جنس ملكوت بوده و براي من يك مادر همه جا تاريك بود و پر از تنهايي ، من آن روز را از نخستين لحظه هايش به ياد دارم ، لحظه هايي كه اي كاش سالهاي سال طول ميكشيد . آري من در آستانه زندگي بودم ...