ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

عشق من و بابا

ساوه وعروسي مونا

عروسي مونا بود و دعوت بوديم ساوه كه يه سري هم به باعچه كوچولوي خودمون زديم ، درختاي انار تماماً جوانه زده بود و همه چيز به شكرانه خدا خوب بود   ...
26 تير 1392

انار

امسال 2 بار تا حالا رفتيم ساوه براي انار خوردن كه خداييش هم امسال انارها خيلي خوب شده بود ، خيلي هم خوش گذشت ، دختر عمو فرحناز هم رو بروي خونه خاله اينها تو ساوه زمين خريده و كلي راجعبش صحبت كرد و من هم مشتاق شدم و كنار زمين اونو من خريدم كه اگه خدا بخواد مي خوام درستش كنم تا ت وقتي بزرگ شدي بري اونجا اسب سواري ( اخه مي خوام برات اسب بخرم ) در ضمن اونجا به خونه چند‌تا از خاله‌ها ، عمه اقدس ، دختر خاله ها و پسر خاله ها و بچه هاي عمه نزديك هست و تنها نمي مونيم ، راستي توي زمينهاي ساوه انار ، انگور ، انجير ، طالبي ، خربزه ، گوجه سبز ، بادام ، گوجه ، بادمجان و كدو به عمل مي آد و من مي خوام همه رو برات بكارم بعلاوه سبزي خوردن ، امي...
18 بهمن 1391
1