بازار
تقريباً ۲ روز طول كشيد تا دوباره خونه مرتب بشه و مادر جون كلي در اين زمينه به من كمك كرد، روز ۲۸ اسفند ساعت ۹ صبح با بابايي رفتيم بازار بزرگ تهران تا اگه وسيله خوبي پيدا كرديم برات بگيرم ، خيلي گشتيم و نهار هم اونجا بوديم و رفتيم رستوران شرف الاسلامي غذا خورديم و تا برگشتيم ساعت ۱۸ بود ، خيلي خوش گذشت ، براي شام هم رفتيم خونه آقاجان ، چون قرار شد ه بود ۲۹ام صبح با دايي حسين برن شيراز و تا ۵ فروردين آنجا باشن .