ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

عشق من و بابا

مادر عزيزم روزت مبارك

1391/2/23 9:40
نویسنده : مهر
733 بازدید
اشتراک گذاری

                    

                    niniweblog.com

                   عشق با تو معنا گرفت ، مادر

من بودم و تكرار نور و نجواهاي كوتاه يك منتظر ، چشم به راهي كه از جنس ملكوت بوده و براي من يك مادر

همه جا تاريك بود و پر از تنهايي ، من آن روز را از نخستين لحظه هايش به ياد دارم ، لحظه هايي كه اي كاش سال‌هاي سال طول ميكشيد .

آري من در آستانه زندگي بودم

زماني كه جسم نيمه جانم در آغوش گرمت پناه گرفت و عطش گريه هاي بي امانم ، با شيره وجودت سيراب شد ، در گوش جانم ترانه خوشامد گويي تو آوا گرفت و در نگاهم سايه روشني از تصوير زيباي تو نقش بست . آري عشق با تو آغاز شد ، مادر . در كنا تو اگر با شعر ، روحم بي ملاحظه جسم خاكي قد مي كشد ، بر فراز هستي ، چشمانم زيبا ديدن را مي آموزد و پندارم باقي ماندن در كنار خوبي‌ها را ..... كه اگر اين گونه باشد ، ديگر حسرتي نمي ماند بر لحظه‌هايي كه شايد ، شايد بر باد رفته باشد . اگر امروز اسيرم ، اسير يك مشت خاك بي وزن ، اگر از مقابله خاموش و بي صدا عبور مي كني و من ديدگانم را نثار قدم‌هايت نمي كنم ، اگر يادي از قلب پر مهرت نمي كنم ، بر دستان زحمت كشت كه اولين زادگاه من بود و نخستين گهواره كودكي‌هايم بوسه نمي نهم ، اگر چين و چروك ‌هاي صورتت را فراموش كرده ام و جسم فرسوده و بي رمقت را هم و اگر قطره ناچيزي از درياي بي كران محبتت را هم نمي توانم جبران كنم ، بر من ببخشاي ..... عجب ناسپاسم من !

براي توصيف فداكاري‌هايت كه روزها و شب‌هايت را به هم دوختي و مرا پا به پا بردي و با من از عشق گفتي ، چه گويم كه صاحب بي مقدارترين تعاريف و فقير ترين واژگانم ، اما بدان كه همواره در من حضور داري و شقايق وار دوستت دارم و خواهم داشت ، تا بي نهايت ، تا اوج بي كرانگي‌ها ......   

 

                      niniweblog.com

 

             niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)