ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

عشق من و بابا

مسافرت به گنبد

1392/4/29 13:37
نویسنده : مهر
719 بازدید
اشتراک گذاری

خيلي وقت بود كه ما تصميم داشتيم بريم خونه حاجي يزدانفر كه گنبد زندگي مي كرد ، قرعه به روز يكشنبه 12/03/92 افتاد ، با مادر جون و آقا جون راهي شديم ، توي راه در قسمتهاي پاياني خيلي خوب بود خصوصاً جنگل ابر و ده نو خراقان و مقبره شيخ خراقاني و جنگل اولنگ كه خيلي خوش گذشت ، تقريباً ساعت 7 رسيديم به ميدان اصلي گنبد و حاجي اومد دنبالمون و رفتيم خونه

ابر

ابر

اولنگنو خراقان

اولين روز بعد از ظهر رفتيم گنبد كاووس و بازار قديم گنبد ، شما هم حسابي با علي پسر حاجي جور شده بودي و ازش جدا نمي شدي ، راستي معين هم از دانشگاه آمده بود و با ما همراه بود ، ( معين سر دوم حاجي است كه داره پزشكي مي خونه و اونطور كه مي گفت مي خواد تخصص گوش و حلق و بيني بگيره ، خانومش هم پزشكي مي خونه و مي خواد تخصص قلب بگيره ) گنبدگنبد گنبدگنبد

روز دوم رفتيم جنگل كرد كوي كه خيلي خوب بود و خوش گذشت ، شما كلي با علي بازي كردي ، منو حاجي و معين و محمد هم كلي واليبال بازي كرديم ، حاجي و آقا جان بعدش مشغول درست كردن جوجه شدن كه به لطف جنگل و آب و هواي خوبش شما هم كلي جوجه خوردي

كرد كويكرد كويكرد كويكرد كويكرد كويچهل چايچهل چايچهل چاي   

سه تا عكس بالا هم مربوط به چهل چاي بود كه خيل جاي قشنگي بود ، بعد هم موقع برگشت رفتيم ده حاجي اينها سر خاك پدرش كه تازه فوت شده بود و ما نتونسته بوديم براي مراسمش بيايم ، روز سوم هم رفتيم بندر تركمن و بازار تركمن و جزيره ، من از بازار تركمن يه منقل تاشو خريدم كه براي توي ماشين هست و جالبه و جا گير نيست ،جزيره خيلي بي سرو سامان بود و فقط لذت قايق سواريش براي شما و بقيه به جا موند و در طول بازار هم شما از تمام مغازه‌ها ديدن مي كردي و يه چيزي براي خودت مي پسنديدي و در نهايت يه ست لوازم آشپزي رنگي برات خريديم كه كلي با اون بازي كردي

بندربندربندربندربندربندربندر 

پسندها (1)

نظرات (1)

شبنم
20 مرداد 92 12:09
سلام دوستان عزیزم این سایت تازه راه اندازی شده تا بتونید از عکس های فرزند عزیزتون با هزینه ای کم کلیپ داشته باشید هر سئوالی دارید در این بخش مطرح کنید در اولین فرصت پاسخ داده می شه http://babyclip.persianblog.ir/ باتشکر