مسافرت به گنبد
خيلي وقت بود كه ما تصميم داشتيم بريم خونه حاجي يزدانفر كه گنبد زندگي مي كرد ، قرعه به روز يكشنبه 12/03/92 افتاد ، با مادر جون و آقا جون راهي شديم ، توي راه در قسمتهاي پاياني خيلي خوب بود خصوصاً جنگل ابر و ده نو خراقان و مقبره شيخ خراقاني و جنگل اولنگ كه خيلي خوش گذشت ، تقريباً ساعت 7 رسيديم به ميدان اصلي گنبد و حاجي اومد دنبالمون و رفتيم خونه
اولين روز بعد از ظهر رفتيم گنبد كاووس و بازار قديم گنبد ، شما هم حسابي با علي پسر حاجي جور شده بودي و ازش جدا نمي شدي ، راستي معين هم از دانشگاه آمده بود و با ما همراه بود ، ( معين سر دوم حاجي است كه داره پزشكي مي خونه و اونطور كه مي گفت مي خواد تخصص گوش و حلق و بيني بگيره ، خانومش هم پزشكي مي خونه و مي خواد تخصص قلب بگيره )
روز دوم رفتيم جنگل كرد كوي كه خيلي خوب بود و خوش گذشت ، شما كلي با علي بازي كردي ، منو حاجي و معين و محمد هم كلي واليبال بازي كرديم ، حاجي و آقا جان بعدش مشغول درست كردن جوجه شدن كه به لطف جنگل و آب و هواي خوبش شما هم كلي جوجه خوردي
سه تا عكس بالا هم مربوط به چهل چاي بود كه خيل جاي قشنگي بود ، بعد هم موقع برگشت رفتيم ده حاجي اينها سر خاك پدرش كه تازه فوت شده بود و ما نتونسته بوديم براي مراسمش بيايم ، روز سوم هم رفتيم بندر تركمن و بازار تركمن و جزيره ، من از بازار تركمن يه منقل تاشو خريدم كه براي توي ماشين هست و جالبه و جا گير نيست ،جزيره خيلي بي سرو سامان بود و فقط لذت قايق سواريش براي شما و بقيه به جا موند و در طول بازار هم شما از تمام مغازهها ديدن مي كردي و يه چيزي براي خودت مي پسنديدي و در نهايت يه ست لوازم آشپزي رنگي برات خريديم كه كلي با اون بازي كردي