ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

عشق من و بابا

چهارشنبه 17 فروردين

1390/1/17 13:01
نویسنده : مهر
564 بازدید
اشتراک گذاری

امروز آخرين روزيست كه من قبل از بدنيا آمدن تو ميام سر كار ، امروز شما ۳۵ هفته ۲ روزت شده و دكترت ( خانم دكتر فريبا شاه حسيني ) گفته شما روز ۹ ارديبهشت ۹۰ در بيمارستان صارم كه فوق تخصصي زنان و زايمان است به دنيا خواهي آمد ، ليلي كه همكار و هم اتاقي من هست امروز نيومده وممكنه من تا مدتها نبينمش اون يه دختر به اسم سارا داره ، امروز چهارشنبه است و روز خيلي بارونيه ، نهار شركت سايپا ديزل چلو كباب كوبيده و كوفته تبريزي است كه من چون برام نهار ميارن كباب خوردم ،مدير عامل شركت آقاي محمد شيخ الاسلامي است و من در واحد برنامه ريزي اداره كنترل توليد كار مي كنم و مدير ما آقاي سعادتي است و قائم مقام اون آقاي عليپور است ، ئيسمون هم آقاي فرجي است كه واقعاً آدم خوبي است و به من خيلي كمك كرده ،  بچه هاي اتاق اكثراً بي حال هستند ، توي اتاق من ۵ تا همكار آقا دارم ( رضا رحيمي كه يه دختر به اسم صبا داره - مهدي شباني كه ون هم يه دختر داره به اسم ملودي - شاهين حيدريان كه يه پسر به اسم عرفان داره - آقاي دارابي كه يه دختر به اسم نيكادل داره و آقاي پيرزاده كه ۲ تا پسر داره ولي من اسمهاشون رو بلد نيستم )

قرار شده بابا محمد زود بياد دنبال من و بريم براي گرفتن حقوقم ، شب هم قراره نيلوفر و افشين بيان خونه ما براي عيد ديدني ، من امروز به شدت حوس ماكاروني كردم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)