ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

عشق من و بابا

ملورين و آرين

1390/8/3 10:20
نویسنده : مهر
909 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه (22/07/90 ) قرار بود عمو مهدي و زن عمو عاطفه و از همه مهمتر آرين كوچولو بيان خونه ما ، اونها اومدن و تا آخر شب كلي بهمون خوش گذشت و با شما دو تا بازي كرديم و خنديديم ، كلي هم عكس ازتون گرفتيم كه چندتاشو ميذارم ، زن عمو عاطفه برات كلاه درست كرده بود و يه قلك pooh و يك كتاب شعر و 2 تا عكس بزرگ ، يه ليوان آب تاشو pooh و يه دستبند برات آورده بود كه تو عكسا مشخص هستند .

عكس آرين

عكس

عكس

دوتا وروجك

خداي من

شما دوتا با باباهاتون

خيلي هم با هم بازي كردين ، مثلاً ما به شما يه عروسك داديم و دوتايي داشتين اونو مي كشيدين سمت خودتون ، خيلي با نمك شده بودين

عروسك

نكته جالب وقتي بود كه داشتين با چرخ و فلك بازي مي كردين ، چون شما ياد گرفتي اونو به چرخش در مياري ،آرين كلي تعجب كرده بود و با چشماي گرد بهش نگاه مي كرد ( الهي من قربون جفتتون برم فسقليها )

چرخ و فلك

آخر شب هم همه رفتيم هايپر استار ، شما بيشتر خواب بودي اما آرين بيدار بود و به همه جا نگاه مي كرد ، راستي تهمينه هم با عمو مهدي اينا آمده بود ( اما چون همش خواب بود در وقايع شركت چشمگير نداشت )

عمو مهدي يه عكس از آرين گرفته بود براي ارسال به برنامه 90

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)